از اصطلاح self-sabotage یا خودتخریبى، چیزى شنیده اید؟

1280 876 آگاه
از اصطلاح self-sabotage یا خودتخریبى، چیزى شنیده اید؟

همه ى ما کارهایى انجام مى دهیم، که مى دانیم براى ما خوب نیست، مثل خوردن یک شکلات که مى تواند رژیم ما را خراب کند تا کارهایى بسیار مخرب تر، مانند وارد شدن به رابطه اى که از ابتدا پایان نافرجام آن برایمان روشن است. از این دسته رفتارهاى آشنا زیاد هستند، مثل اهمال کارى، سو ‌مصرف الکل، تصمیمات مالی پرخطر و آسیب زدن به خود در هر شکلى…

اما چرا ما دست به چنین کارهایى مى زنیم اگر در نهایت به خودمان آسیب مى زنیم؟ چرا دقیقا در لحظه اى که مى دانیم زندگى در سراشیبى خود در حرکت است و مسیر رشد و تحول را طى مى کنیم، بر علیه خود همه چیز را خراب مى کنیم؟ جالب است وقتى در فرآیند درمان به مراجعین نشان مى دهیم که چگونه دست به تخریب علیه رشد و پیشرفت خود برداشته اند ناباورانه پاسخ مى دهند که خود متوجه نبوده اند که این تخریب گر خودشان هستند و شانس و سرنوشت را عامل بدبیاری های خود در زندگی می دانستند.

در نگاه تحلیلى معانى و توضیحات زیادى براى پویایى خودتخریبى وجود دارد، از حس خیانت به والدینى که خود نتوانسته اند پله هاى موفقیت را طى کنند تا تنبیه خود بابت آرزویى ناخودآگاه… اما داستان هر فرد با دیگرى تفاوت دارد و تنها پاسخ در اتاق درمان است.

نظر شما